کد مطلب:19128
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:103
چه اموري باعث ميشود كه خداوند قلب انسان را رئوف و مهربان كند؟
قرآن كريم راه رسيدن به مقصد را، هم فكري ميداند هم عملي. از آن ناحيه كه تصرف در قلب به عهدة مقلّب القلوب است، اگر كسي عمل صالح داشت و به دنبال انبيا حركت كرد، خدا قلب او را رئوف و مهربان ميكند و اگر عمل طالح داشت، قلب او را سنگين و قسي ميگرداند.
در سوره حديد فرمود: «وجعلْنا في قلوب الذين اتّبعوه رأفةً و رحمةً» حديد/27 در دلهاي پيروان عيساي مسيح(س) رأفت و رحمت قرار داديم. اگر پيروان رسول اكرم با يكديگر به رأفت و رحمت رفتار ميكنند؛ «رحماء بينهم» فتح/29 اين رحمت بركت الهي است و خدايي كه مقلّب القلوب است، دلهاي سالكان كوي وحي و رسالت را رئوف و مهربان ميكند؛ چون اين دلها، همانند قافلهاي كه به دنبال قافله سالار در حركت است، تابع قلب رسول اكرم و حضرت مسيح(س) است؛ ولي درباة يهوديها فرمود: «فبما نقْضهم ميثاقهم لعنّاهم وجعلْنا قلوبهم قاسيةً» مائده/13 در اثر پيمان شكني ايشان ما لعنتشان كرديم و دلهاي آنها را سخت و سنگين قرار داديم.
در اثر گناه و تبه كاري خداي سبحان قلب آنها را سنگين ميكند، قلبي كه رئوف باشد نصيحت ميپذيرد؛ اما قلبي كه سخت باشد، متّعظ نميشود و هيچ گونه بركتي همراه آن نخواهد بود. نه از آن قلب، علوم سودمندي تراوش ميكند و نه در آن قلب، نصايح آموزنده نفوذ ميكند، مانند سنگ سخت، كه نه از آن آب زلال چشمه سار ميجوشد و نه در آن بذر كشت زار فرو ميرود. و بالاخره آب اگر از دل زمين ميجوشد، از دل زمين هموار و نرم ميجوشد و اگر باران به دل زمين فرو ميرود در سينة زمين نرم فرو ميرود.
اگر بركتي از قلب صادر شود، از قلب مهربان و رئوف صادر ميشود. و اگر نصيحتي در قلب اثر كند، در قلب رئوف و مهربان اثر ميكند. قلب اگر بسته شد، نه خيري از او به غير ميرسد، نه سودي از غير به او ميرسد.
قرآن كريم درباره اين گونه دلها ميفرمايد: «فَهِي كَالحِجارة أو أشدُّ قسوةً و إِنّ من الْحجارة لما يتفجّر منه الأنهار و إنّ منْها لما يشّقّق فيخْرج منه الماء و إنّ منْها لما يهْبط من خشية الله» بقره/74 دلهاي عدهاي مانند سنگ يا سختتر از آن است؛ زيرا پارهاي از سنگها ميشكافد و از آن نهرها جاري ميشود و پارهاي از آنها شكاف برميدارد و آب از آن تراوش ميكند و پارهاي از آنها از خوف خدا از فراز كوه به زير ميافتد. بعضي از دلها از سنگ سختتر است براي اين كه از درون بعضي از سنگها چشمه ميجوشد و بركاتي از آن سنگ عايد مردم ميشود؛ ولي از بعضي دلها هيچ بركتي عايد كسي نميگردد. و چون برخي دلها از سنگ سختتر است، فرمود: «سَواء عَليهم ءَأَنْذَرتهم أَمْ لَم تُنْذرهم لايُؤمنون» بقره/6.
سرّ اين كه قلب طوري ميشود كه نه خيري از آن ميجوشد و نه نصيحتي در آن فرو ميرود، آن است كه اگر دلي بيراهه رفت و در خود نيتهاي پليد پروراند، مشمول خشم خدا خواهد شد و خداوند سبحان اين قلب را قسي ميكند، چنان كه اگر مدّتي به راه افتاد و در خويش اخلاص و نيتهاي خير را پروراند، مشمول مهر خدا ميگردد. و خداي رحيم در آن دل ظهور كرده و آن صاحبدل، مظهر رحمت خداوند ميشود و منشأ ظهور رحمت حق در او، همان وارستگي انسان سالك است.
بنابراين، پيروي پيامبر و انجام عمل صالح، زمينه ميشود تا خداي سبحان قلب را رئوف و مهربان كند، چنان كه پيمان شكني و پيروي نكردن از پيامبر زمينه ميشود تا خداي متعال آن دل را سنگين كند و درب آن را ببندد و اگر دل كسي بسته شد، نه راه سعادت خود را ميبيند و نه بر فرض ديدن راه، آن را طي ميكند. در مقابل، انسان پرهيزكار هم راه تكامل خود را ميبيند و هم به آساني آن را ميپيمايد. انسان متقي هم بين حق و باطل فرق مينهد، كه اين خود فضيلتي علمي است و هم در تنگنا نميماند و راه بهشت را به آساني طي ميكند كه اين هم موهبتي عملي است.
از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است، كه اگر شيطان و وسوسههاي او نباشد، قلب سالم انسان معارف الهي را به خوبي ميبيند. «لولا أنّ الشياطين يحومون علي قلوب بني آدم لنظروا إلي الملكوت» (بحارالانوار، 67/59، ح 39) يعني اگر وسوسهها و خاطرههاي باطل نباشد، خيالهاي خام شيطاني به اطراف قلب انسان راه نمييابند و انسان مصون از وسوسه در حد خود جان جهان و باطن عالم را ميبيند و به اسرار عالم آگاه ميگردد. اما اگر در گرداب وسوسه غرق شده و گرفتار امواج اوهام گردد، هرگز روح عالم را نميبيند.
قرآن كريم در وصف كافران فرمود: «إنِ الكافِروُن إلّا في غُرورٍ» ملك/20 كافران فقط در پندار و فريب به سر ميبرند. چيزي را به عنوان واقعيت ميپندارند و در همان محدودة خودبافتة پنداري خويش سرگردانند. آن چه حق است نميبينند و آنچه با چشم احول يا اعور ميبينند، واقعيت ندارد. بنابراين، كافران در محور سراب و محدوده خيال قرار دارند و هيچ كاري به واقعيت جهان ندارند. لذا خداوند درباره آنها به صورت حصر، فرمود: آنان جز در فريب نخواهند بود.
: آية الله جوادي آملي
تفسير موضوعي قرآن ج 12 (فطرت در قرآن)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.